• تماس  
  • موضوعات 

مدرسه علمیه الزهرا (سلام الله علیها) محمودآباد

  • آرشیوها

مدرسه علمیه الزهرا (سلام الله علیها) محمودآباد

خوشا به حال چنین زنانی !!!

08 اردیبهشت 1393 توسط مدرسه علمیه الزهرا س محمود آباد

شخصى خدمت رسول خدا صلى الله علیه و آله عرض كرد :

همسرى دارم كه به هنگام ورود به خانه به استقبالم مى آید و به هنگام خروج بدرقه ام می كند.


هنگامى كه مرا اندوهناك یافت در تسلیت من می گوید :

اگر درباره رزق و روزى مى اندیشى غصه نخور كه خدا ضامن روزى است،
و اگر در امور آخرت مى اندیشى خدا اندیشه و اهتمام تو را زیاده گرداند.

پس رسول خدا (ص) فرمود :

خداى را در این جهان عمال و كارگزارانى است و این زن از عمال خدا می باشد،
چنین همسرى نصفــ اجر یكـ شهیــد را خواهـد داشتـــ !


 2 نظر

خداوند مرد را قوی آفرید...

06 اردیبهشت 1393 توسط مدرسه علمیه الزهرا س محمود آباد

برادرم ، من چادر سر میکنم ،

سخت است ولی تنها آزادی حرکت و دستانم را می گیرد ،


سخت است ولی نه زیاد،


چادر سر کردن مسئولیت می آورد و انتظار ،


ولی تمام اینها سخت تر از کار تو نیست .


سخت تر از کار تو نیست که باید در تمام طول سال سر به زیر راه بروی


و از میان شیاطین متحرک کوچه ها و خیابان ها، از میان بانوانی که نتوانسته اند خودنماییشان را کنترل کنند ، سالم رد شوی.


از کار تو سخت تر نیست که


همیشه باید مراقب خودت باشی وقتی می خواهی بیرون بروی یا


فیلمی ببینی یا


به اینترنت وصل شوی ،


زیرا شیاطین برایت کمین کرده اند.


از تو کار سخت تر نیست که در این هجوم بی مهابای وسوسه های


دلفریب و پلیدی های نا جوانمردانه باید پاک باقی بمانی….


و خداوند مرد را قوی آفرید زیرا وظیفه ات بسی سنگین تر است


و اگر در این آزمون ها پیروز شدی ،مرد خدایی می شوی!!!


صبح زود همین که از خانه بیرون زد گفت:

((مسابقه می دیم! از الان تا شب))
چشمش به دختری که از سر کوچه می آمدافتاد،
نگاهش را کج کردو به شیطان گفت:    فعلا یک - هیچ به نفع من !!

 4 نظر

ترک هر گناه= نشاندن لبخند برلبان نازنین حضرت مهدی (علیه السلام)

06 اردیبهشت 1393 توسط مدرسه علمیه الزهرا س محمود آباد

دانشجو بود…دنبال عشق و حال،خیلی مقید نبود،
تو یخچال خونه ش مشروب هم میتونستی پیدا کنی….
از طرف دانشگاه اردو بردنشون قم…
قرار شد با مرحوم آیت الله بهجت(ره)هم دیدار داشته باشن
از این به بعد رو بذارید خود حمید براتون تعریف کنه…
وقتی رسیدیم پیش آقای بهجت…بچه ها تک تک ورود میکردن و سلام میگفتن

آقای بهجت هم به همه سلامی میگفت و تعارف میکرد که وارد بشن…من چندبار خواستم سلام بگم…منتظر بودم آقای بهجت به من نگاهی بکنن…امااصلا صورتشون رو به سمت من برنمیگردوندن…درحالیکه بقیه رو خیلی تحویل میگرفتن…


یه لحظه تو دلم گفتم:""حمید،میگن این آقا از دل آدما هم میتونه خبر داشته باشه…تو با چه رویی انتظار داری تحویلت بگیره…!!!تو که خودت میدونی چقدر گند زدی…!!!"”


خلاصه خیلی اون لحظه تو فکرفرو رفتم…تصمیم جدی گرفتم که دور خیلی چیزا خط بکشم،


وقتی برگشتیم همه شیشه های مشروب رو شکستم،کارامو سروسامون دادم،تغییر کردم،مدتی گذشت،یکماه بود که روی تصمیمی که گرفته بودم محکم واستادم،


از بچه ها شنیدم که یه عده از بچه های دانشگاه دوباره میخوان برن قم،چون تازه رفته بودم با هزار منت و التماس قبول کردن که اسم من رو هم بنویسن،اما به هرحال قبول کردن…


اینبار که رسیدیم خدمت آقای بهجت،من دم در سرم رو پایین انداخته بودم،اون دفعه ایشون صورتش رو به سمتم نگرفته بود،تو حال خودم بودم که دیدم بچه ها صدام میکنن>>


“"حمید..حمید…حاج آقا باشماست"”


نگاه کردم دیدم آقای بهجت به من اشاره میکنن که بیا جلوتر…آهسته در گوشم گفتن:


- یکماهه که امام زمانت رو خوشحال کردی…



**

ترک هرگناه=نشاندن لبخند بر لبان نازنین حضرت مهدی علیه السلام…

ترک هرگناه=برداشتن یک قدم در مسیر ظهور…

 نظر دهید »

تقدیم به خانوم ام البنین (سلام الله علیها)

24 فروردین 1393 توسط مدرسه علمیه الزهرا س محمود آباد


رودها چشمان خیست را برابر داشتند
آسمان ها را نفس هایت مکدّر داشتند
دست هایت در میان خانه ی مولا وزید
کودکان فاطمه انگار مادر داشتند
موج ها از بستر چشمان تو برخاستند
ابرها ازسوز دامان تو سر برداشتند
خانه بی سقّا و چشمت خیس و اندوه تو را
آن سحرگاهان بی فانوس باور داشتند
بی علمدار است صف های خیالت سال ها
سال هایت حال و روزی گریه آور داشتند
اشک هایت هفت دریا را به جان آورده بود
ناله هایت را زنان هفت کشور داشتند
مادر پروانه های بی قرار نینوا
سنگ ها پروانه ات بودند اگر پر داشتند…


خلاصه

 نظر دهید »

عادت به روضه کرده دام...

22 اسفند 1392 توسط مدرسه علمیه الزهرا س محمود آباد

عادت به روضه کرده دلم روضه خوان کجاست

صاحب عزای فاطمه، آن بی نشان کجاست                                                 

قربان اشک روز و شب چشم خسته ات

مولا فدای مادر پهلو شکسته ات

 نظر دهید »

- خلبان شهيد بابايي و مديريت شهوت

26 بهمن 1392 توسط مدرسه علمیه الزهرا س محمود آباد

يكي از دوستان شهيد بابايي مي گويد:

«در دوران تحصيل در آمريكا روزي در بولتن خبري پايگاه كه هر هفته منتشر مي شد،مطلبي نوشته شده بود كه توجه همه را به خود جلب كرد .
مطلب اين بود : « دانشجو بابايي ساعت 2 نيمه شب مي دود تا شيطان را از خود دور
كند.»

من و بابايي هم اتاق بوديم . ماجراي خبر بولتن را از او پرسيدم .

او گفت: - چند شب پيش بي خوابي به سرم زده بود .رفتم ميدان چمن و شروع كردم به دويدن. از قضا
كلنل باكستر فرمانده پايگاه با همسرش مرا ديدند و شگفت زده شدند . كلنل ماشين را
نگه داشت ومرا صدا زد. نزد او رفتم . او گفت در اين وقت شب براي چه مي دوي؟ گفتم :
خوابم نمي آمد خواستم كمي ورزش كنم تا خسته شوم .گويا توضيح من براي كلنل قابل قبول
نبود او اصرار كرد تا واقعيت را برايش بگويم .

به او گفتم مسائلي در اطراف من مي
گذرد كه گاهي موجب مي شود شيطان با وسوسه هايش مرا به گناه بكشاند ودر دين ما توصيه
شده كه در چنين مواقعي بدويم يا دوش آب سرد بگيريم.

آن دو با شنيدن حرفهاي من تا دقايقي مي خنديدند ، زيرا با ذهنيتي كه نسبت به مسائل جنسي داشتند نمي توانستند رفتار مرا درك كنند. [1]

آقاي قرائتي شهيد بابايي را الگوي جوانان اين دوره معرفي مي كنند و تشويق مي كنند خاطرات اين شهيد را بخوانند .

وي مي گويد: خدا شهيد بابايى را رحمت كند. ايشان دانشجو بود و در آمريكا درس می خواند. سياست آمريكا اين بود كه يك بچه‏ ى ايرانى را با يك بچه آمريكايى در يك اتاق بكنند. می گفتند: براى اينكه زبان انگليسى را خوب ياد بگيرند، اين كار را مىی كنيم. اما هدفشان اين بود كه فرهنگ
ايرانى پيروز نشود.

يك روز يكى از دوستان شهيد بابايى می گفت: در اتاق شهيد بابايى رفتم و ديدم كه ايشان يك طناب بسته است و يك پارچه روى آن انداخته است. گفتم: چرا طناب بسته ‏اى؟ گفت: اين آمريكايى به ديوار عكس‏هاى سكسى می زند و شراب هم می خورد. من هم نمی خواهم آن عكس‏ها را ببينم. ممكن است ديدن اين عكس‏ها در روح من تأثير بگذارد. من به خاطر همين با پارچه بين خودم و او را جدا كرده‏ ام. [2]

زندگي اگر در بستر جهان بيني توحيدي (عقل و شرع) نباشد پوچ است. علف هاي هرز پوچي و بدبيني و افسردگي در مرداب بي هدفي و پوچ انگاري مي رويد.

امروزه باشگاه هاي خنده زيادي در سراسر جهان براي رفع افسردگي و ايجاد نشاط تأسيس مي كنند اين مراكز اگر منهاي جهان بيني توحيدي باشد از مواد مخدر مخرب تر است. بسياري از بازي گران طنز و كمدين ها باطني ناآرام و آشفته دارند بسياري از افرادي كه احساس تنهايي شديد مي كند، يا
اضطرابي و وسواسي هستند با افراط در شوخي و جوك هاي جنسي تلاش مي كنند، خود را آرام
كنند.

گويند مردي نزد روانپزشك رفت و از غم بزرگي كه در دل داشت براي دكتر تعريف
كرد. دكتر گفت به فلان سيرك برو. آنجا دلقكي هست، اينقدر مي خنداندت تا غمت يادت
برود. مرد لبخند تلخي زد و گفت من همان دلقكم!

پي نوشت : 1 . پرواز تا بي نهايت، صفحه 36.
2. نرم افزار مجموعه آثار حاج آقاي قرائتي، مركز تحقيقات نور، برنامه درس هايى از قرآن سال 73.

 1 نظر

حضور طلاب مدرسه علمیه الزهرا(سلام الله علیها) در همایش وحدت حوزه و دانشگاه

04 دی 1392 توسط مدرسه علمیه الزهرا س محمود آباد

 

این همایش در روز چهارشنبه ، مورخ 1392/9/27 در سالن آمفی تأتر مجتمع شرکت نفت محمودآباد برگزار گردید.

خانم حسینی  مدیر مدرسه الزهرا(سلام الله علیها) محمودآباد ، در خصوص شرکت طلاب در این همایش بیان داشت: 18 نفر از طلاب مدرسه علمیه الزهرا(سلام الله علیها) محمودآباد در معیت معاون آموزش مدرسه در این همایش شرکت نمودند . این همایش با حضور طلاب ، روحانیون ، دانشگاهیان  و اساتید  و مسئولان محترم شهر ،  و به همت حجت الاسلام و المسلمین حاج آقا  اسماعیلی  (امام جمعه ومسئول نهاد  فرهنگی شهرستان )و جناب آقای کوزه گر ( مسئول اداره ارشاد شهرستان) برگزار گردید.

وی افزود :   حجت الاسلام و المسلمین آقای گنجی (رئیس حوزه علمیه امام جعفر صادق ، واحد برادران) بعد از خوشامد گویی به حضار،در خصوص ثمره وحدت حوزه و دانشگاه فرمودند: دشمنان ما بهتر از ما درک کرده اند که اگر حوزه و دانشگاه در کنار هم قرار گیرند هرگز نمی توانند در مقابل این دو نهاد بیاستند. حضرت امام خمینی کسی بود که ثمره این وحدت را درک نمودند و آن را تقویت کردند. در عالم وجود می بینیم که علم بسیار پیشرفت کرده ، امّا این پیشرفت چه ثمری برای بشر داشته است؟ آیا مایه آسایش بشر شده یا موجب آزار بشر است؟امام خمینی (قدس سره) علم را مایه آسایش بشر معرفی کردند و این هدف محقق نمی شود مگر با وحدت این دو نهاد .

وی تصریح کرد :در این جلسه دو مقاله  توسط آقای مهندس حبیبی (دانشجوی دانشگاه خزر محمودآباد ) با عنوان حوزه و دانشگاه چگونه می توانند به هم کمک کنند و سید مهدی علوی( طلبه حوزه علمیه امام جعفر صادق)   با عنوان : نقش روحانیون به ویژه شهید مفتح در وحدت حوزه و دانشگاه چیست؟  قرائت گردید .

وی خاطر نشان کرد: حجت الاسلام و المسلمین حاج آقا معلمی نماینده مردم مازندران  در مجلس خبرگان رهبری به عنوان سخنران مهمان فرمودند: 27 آذر سالروز شهادت آیت الله مفتح  که اثر وجودی اش هم در حوزه و هم در دانشگاه است ، می باشد. به جاست که در مورد تفکر و اندیشه  شهید مفتح و تأثیر گزاری این اندیشه در دو نهاد حوزه و دانشگاه تحقیق و پژوهش صورت گیرد. امام راحل بنیان گزار این تفکر بودند. یکی از دغدغه ها ی ایشان در سال 42 و در شهر نجف اشرف  مسأله فاصله و جدایی این دو نهاد بود . چرا که اگر این دو همدیگر را در آغوش گیرند ، دیگر فرصتی برای خودنمایی و عرضه اندام دشمن باقی نمی ماند.  خداوند در قرآن کریم فرموده اند :« واعتصمو بحبل الله جمعیا و لا تفرقوا »

این همایش رأس ساعت 12 ، با جمع بندی  و مطالب پایانی  جناب آقای دکتر کیانی رئیس دانشگاه غیر انتفاعی خزر ، به پایان رسید.


 1 نظر
  • 1
  • 2
  • ...
  • 3
  • ...
  • 4
  • 5
  • 6
  • ...
  • 7
  • ...
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 27
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

مدرسه علمیه الزهرا (سلام الله علیها) محمودآباد

مدرسه علمیه الزهرا(سلام الله علیها) شهرستان محمودآباد، از مدارس علمیه استان مازندران بوده و از سال 1390 شروع به فعالیت نموده است.

جستجو

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟