• تماس  
  • موضوعات 

مدرسه علمیه الزهرا (سلام الله علیها) محمودآباد

  • آرشیوها

مدرسه علمیه الزهرا (سلام الله علیها) محمودآباد

دوباره زمان دلدادگی از راه رسید...

15 آبان 1392 توسط مدرسه علمیه الزهرا س محمود آباد

تقویم رو که نگاه کرد، به شدت تحت تأثیر قرار گرفت.

دوباره زمان دلدادگی از راه رسیده بود.

اشک‌هایی که یکی یکی می‌غلتید و از گونه‌هاش می‌چکید رو پاک کرد.

یا علی گفت و از جاش بلند شد و به سمت لباس‌هاش رفت.

تک تک لباس‌هاش رو زیر و رو کرد تا لباس مشکی رو پیدا کنه.

پیراهن مشکی رو هیچ وقت دوست نداشت، چون همیشه یادآور ناراحت کننده‌ترین لحظات زندگیش بود.

اما این بار هم مثل هر سال همین موقع، این احساس ناراحت کننده، جای خودش رو به حس دیگری داده بود.

به حس زیبای عشق؛ عشق به محرم؛ عشق به حسین (ع) …

 2 نظر

ثواب گریه بر امام حسین(علیه السلام)

15 آبان 1392 توسط مدرسه علمیه الزهرا س محمود آباد


براساس روایات و احادیث معصومین(ع) اجر و مزد گریه برای آن حضرت بسیار عظیم و بزرگ است و خداوند خود ضامن آن می‌باشد.

پیامبر خدا(ص) می‌فرمایند: “شهادت حسین علیه‏‌السلام آتشی در دل مؤمنان درانداخته است که هرگز سرد نخواهد شد1″.


امام سجّاد(ع) نیز درباره فضیلت اشک بر امام حسین(ع) فرمودند: “هر مؤمنی که چشمانش برای کشته شدن حسین علیه‏‌السلام گریان شود به طوری که اشک بر گونه‏‌هایش سرازیر گردد، خداوند به سبب آن، او را در غرفه‏‌های بهشتی جای دهد که روزگاران درازی را در آنها به سر برد2″.


همچنین حضرت ثامن الحجج امام رضا(ع) در این باره می‌فرمایند: “بر کسی چون حسین باید که گریندگان بگریند؛ زیرا که گریستن بر او گناهان بزرگ را می‏‌زداید. حضرت سپس فرمود: چون ماه محرّم می‏‌رسید کسی پدرم علیه‏‌السلام را خندان نمی‏‌دید. غم و اندوه بر او چیره بود تا آن که 10 روز می‏‌گذشت. روز دهم روز سوگواری و اندوه و گریه او بود و می‏‌فرمود: این روزی است که حسین علیه‏‌السلام در آن کشته شد3″.


1- مستدرک الوسائل، ج 10، ص 318.

2- ثواب‌الأعمال: 108 / 1 منتخب میزان‌الحکمة: 38
3- وسائل الشیعه: 10 / 394 / 8 منتخب میزان‌الحکمة: 382


 نظر دهید »

حسین جان به کربلا نیا...

15 آبان 1392 توسط مدرسه علمیه الزهرا س محمود آباد

امروز دوم محرم است.

کاروان راه افتاده است. دارد به سمت کوفه حرکت می کند. صدای همهمه می آید. صدای  گریه های علی اصغر، صدای خنده های کودکانه رقیه  که دارد شاد و خندان در پی چیزی می دود.

عباس با آن قامت رشید مراقب کاروان است و علمدار . علی اکبر و قاسم در کنار هم حرکت می کنند. رباب  دارد نوزاد شش ماهه اش را آرام می کند. زینب با دیده ای نگران در پی رقیه می باشد ولی همه ی هوش و حواسش متوجه برادر است.

اینجا سرزمین کربلاست. نرو حسین جان…

اینجا عزیزانم را از دست خواهم داد. اینجا محل آزمایش من است. حسین جان ؛ مادرمان گفته بود!!!خیلی وقت پیش.

نرو حسین جان!

آه مادرجان، چگونه تاب آورم. داریم به کربلا  می رسیم.

اینجا همان جایی است که حسینم را سر می برند. اینجا علی اصغرم را ، علی اکبرم را ، قاسمم را تشنه لب به شهادت می رسانند.

آه مادر، مادر چگونه تاب آورم…

دستان نیرو مند برادرم عباس را  ببوسم یا  جنجره حسینت را که جدم بر آن بوسه می زد؟

آه مادر ، زینبت تاب این همه مصیبت را ندارد! مادرجان، چگونه رقیه را تسلی دهم هنگامی  که جگرم را آتش می زنند؟

ای کاروان؛  آهسته تر ، که آرام جانم می رود…

حسینم ، آرام جانم ، آهسته تر…

آهسته تر….

…



 

 

 

 

دلنوشته : یکی از طلاب مدرسه علمیه الزهرا(سلام الله علیها)

 1 نظر

یک کلام... مرگ بر آمریکا...

12 آبان 1392 توسط مدرسه علمیه الزهرا س محمود آباد

گوش کنید:

مرگ بر تازیانه ها، تازیانه های بی امان، به گرده های بی گناه بردگان

مرگ بر مرگ ناگهانی صد هزار زندگی، در یکی دو ثانیه، با سقوط علم از آسمان


مرگ بر کشتن جوانه ها، مرگ بر انتشار سم در زلال رودخانه ها


مرگ بر فصاحت دروغ، مرگ بر بوق های بوق، مرگ بر سیم های خاردار و کشتزارهای بیم


مرگ بر گورهای دسته جمعی و بندهای انفرادیِ زمین


مرگ بر بریدن نفس، مرگ بر قفس، مرگ بر شکوه خار و خس، مرگ بر هوس


مرگ بر حقوق بی بشر، مرگ بر تبر، مرگ بر شراره های شر


مرگ بر سفارت شنود، مرگ بر کودتای دور، زندگی باد زندگی او، زنده باد زندگی من ،تو ،ما


یک کلام… مرگ بر آمریکا…


مرگ بر ابولهب، مرگ بر یزید و شمر و ابن سعد، مرگ بر زاده ی زیاد


بگو بلند: بیش باد


مرگ بر قطع خنده های روشن علیرضا، مرگ بر گلوله ای که خط کشید روی خاطرات آرمیتا

/یک کلام…مرگ بر آمریکا..   .

 1 نظر

روز مباهله ، روز حقانیت اسلام است.

08 آبان 1392 توسط مدرسه علمیه الزهرا س محمود آباد

صبح است، شصت دانشمند مسيحي در بيرون مدينه ايستاده‌اند و چشم به دروازه مدينه ،
نفس‌ها در سينه حبس شده و همه چشم‌ها به دروازه مدينه خيره شده است.
لحظات انتظار سپري مي‌شود و پيامبر در حالي كه حسين را در آغوش دارد و دست حسن را در دست، از دروازه مدينه خارج مي‌شود. پشت سر او تنها يك مرد و زن ديده مي‌شوند. اين مرد علي است و اين زن فاطمه.
تعجب و حيرت، همراه با نگراني و وحشت بر دل مسيحيان سايه مي‌افكند.


شرحبيل به اسقف مي‌گويد: نگاه كن. او فقط دختر، داماد و دو نوة خود را به همراه آورده است.


اسقف كه صدايش از التهاب مي‌لرزد، مي‌گويد:
«همين نشان حقانيت است. به جاي اين كه لشكري را براي مباهله بياورد، فقط عزيزان و نزديكان خود را آورده است، پيداست به حقانيت دعوت خود مطمئن است كه عزيزترين كسانش را سپر بلا ساخته است.»


شرحبيل مي‌گويد: «ديروز محمد گفت كه فرزندانمان و زنانمان و جان‌هايمان. پيداست كه علي را به عنوان جان خود همراه آورده است.»


«آري، علي براي محمد از جان عزيزتر است. در كتاب‌هاي قديمي ما، نام او به عنوان وصي و جانشين او آمده است…»


در اين حال، چندين نفر از مسيحيان خود را به اسقف مي‌رسانند و با نگراني و اضطراب مي‌گويند:
«ما به اين مباهله تن نمي‌دهيم. چرا كه عذاب خدا را براي خود حتمي مي‌شماريم.»
چند نفر ديگر ادامه مي‌دهند: «مباهله مصلحت نيست. چه بسا عذاب، همه مسيحيان را در بر بگيرد ……………


و آيه اِنَّما وَلِيُّكُمُ اللّهُ در شأنش نازل شد و بالجمله اين روز، روز شريفى است و در آن چند عمل وارد است :

اوّل : غسل
دوّم : روزه
سوّم : دو ركعت نماز و آن مثل روز عيد غدير است در وقت و كيفيّت و ثواب و آية الكرسى كه در نماز مباهله است تا هُمْ فيها خالِدُونَ
است.

 1 نظر

جنیان نیز شاهد واقعه غدیر بوده اند.

28 مهر 1392 توسط مدرسه علمیه الزهرا س محمود آباد

آیت الله حسن زاده آملی می نویسد:
جناب استاد ما علامه طباطبائی(ره) صاحب تفسیر قیّم و عظیم «المیزان» فرموده است که:
استاد ما مرحوم آقا سید علی قاضی حکایت کرد که کسی از جنّ پرسیده است و فرموده است شاید آن کس خود مرحوم قاضی بوده است
طائفه جن به چه مذاهب اند؟
آن جن در جواب گفت:
طائفه جنّ مانند إنس دارای مذاهب گوناگون اند، جز اینکه “سنی” ندارند برای اینکه در میان ما کسانی هستند که در واقعه غدیر خم حضور داشتند و شاهد ماجرا بوده اند.

 1 نظر

عید سعید قربان

23 مهر 1392 توسط مدرسه علمیه الزهرا س محمود آباد

 

«خدایا! هرگز نگویمت دست من بگیری؛ عمری است گرفته ای، مبادا رها کنی. من تمام جاده های جان را به جستجوی نگاه تو آمده ام. اینک این تو و این پینه های پای من! آیا مهمان بی چراغ نمی خواهی؟ آمده ام تا نفس خویش را قربانی کنم و با تمام وجود بلرزم، اشک بریزم و صدایت کنم، تا رهایم نکنی؛ آمده ام تا سربلندی ابراهیم(علیه السلام) آرامش هاجر و تسلیم اسماعیل را به من نیز عطا نمایی!».
 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

مدرسه علمیه الزهرا (سلام الله علیها) محمودآباد

مدرسه علمیه الزهرا(سلام الله علیها) شهرستان محمودآباد، از مدارس علمیه استان مازندران بوده و از سال 1390 شروع به فعالیت نموده است.

جستجو

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟