• تماس  
  • موضوعات 

مدرسه علمیه الزهرا (سلام الله علیها) محمودآباد

  • آرشیوها

مدرسه علمیه الزهرا (سلام الله علیها) محمودآباد

دو رکعت ناز عشق

عملیات کربلای 2 بود. در آن گیر و دار محمود گفت:” می خواهم دو رکعت نماز بخوانم .” بعد از نماز وقتی علت نماز خواندنش را پرسیدیم، گفت: ” این دو رکعت نماز را من به دو علت خواندم؛ یکی برای پیروزی برادرانی که به جلو رفته اند؛و دیگر اینکه اگر خدا مرا لایق بداند همچون مولایم امام حسین (علیه السلام) که آخرین نمازش را در میدان نبرد در روز عاشورا به جای آورد ، این  نماز آخرم باشد…”

همانطور هم شد و محمود کاوه فرمانده قَدر تیپ ویژه شهدا که همه ضد انقلاب از نام او هراس داشتند در شب دوم عملیات کربلای 2 در منطقه حاج عمران ،بر اثر اصابت ترکش از ناحیه سر وپا مجروح شد و پس از چند لحظه در همان نیمه شب در میدان نبرد روحش به آسمان پر کشید و شربت شیرین شهادت را نوشید.

                                        روحش شاد

مادر ...

11 اردیبهشت 1392 توسط مدرسه علمیه الزهرا س محمود آباد

مادر! در ستایش دنیای پر مهرت، ترانه ای از اخلاص خواهم سرود و گلدسته ای از مهر بر گردنت خواهم آویخت.

شکوه عشق را در زمزمه های مادرانه ات می یابم و انگیزه خلقت را از قلب پر مهرت می خوانم.

مادر، بوسه بر دستان خسته تو جانم را زنده می کند و دیدار تو عشق را در دلم به ارمغان می آورد.

ایمانم از دعای توست و خدایم را از زبان تو شناخته ام، عبادت را تو به من آموخته ای.

مادر، تو گلی خوشبو از بهشت خدایی که گلخانه دلم از عطر تو سرشار است، از تبار فاطمه ای و گویی وجود تو را با مهر فاطمه سرشته اند پس همیشه دعایم کن چرا که دعایت سرمایه فردای من است.

… مادر! به پاس آنچه به من داده ای، به ستایش محبت های بی اندازه ات، و به وسعت همه خوبی هایت، دوستت دارم… .

  میلاد خجسته فاطمه زهرا(ص)، سرور زنان جهان، عطای خداوند سبحان، کوثر قرآن، همتای                امیرالمومنان و الگوی بی بدیل تمام جهانیان بر همه مادران مبارک باد…

 1 نظر

یک جرعه آفتاب

11 اردیبهشت 1392 توسط مدرسه علمیه الزهرا س محمود آباد

            فاطمه از زبان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)

“… دخترم فاطمه، سیده زنان جهان از اولین و آخرین است و او 

پاره تن من و نور چشم من و میوه دل من و روح من در بدن است؛                            

او حوریه ای است به صورت انسان؛ هنگامی که در محرابش به

عبادت در پیشگاه پروردگارش می ایستد، نور او برای فرشتگان

آسمان می در خشد؛ همچنان که نور ستارگان برای اهل زمین می در خشند… “.

” بهشت مشتاق چهار تن از بانوان است: مریم دختر عمران، آسیه همسر فرعون، خدیجه دخترخویلهو فاطمه دختر محمد.”

“… روز قیامت، منادی از زیر عرش ندا می کند: ای اهل محشر! سر به زیر افکنید و چشم ها را ببندید تا فاطمه (علیها السلام) از صراط عبور کند و او عبور می کند در حالی که هفتاد هزار نفر از حوریان بهشتی همراه اویند.”

” فاطمه پاره تن من است؛ کسی که او را خوشحال سازد مرا خوشحال ساخته است و کسی که او را ناراحت کند مرا ناراحت کرده، فاطمه گرامی ترین مردم نزد من است.”

” خداوند به خشم فاطمه خشمگین می شود و به خشنودی او خوشنود می گردد.”

” هرگاه مشتاق بوی بهشت می شوم، دخترم فاطمه را می بویم” خداوند، تمام وجود دخترم را لبریز از ایمان و یقین کرده است".

 نظر دهید »

روزها و رازها

11 اردیبهشت 1392 توسط مدرسه علمیه الزهرا س محمود آباد

          11 اردیبهشت تولد حضرت امام(رحمه الله)

اوایل ازدواجش بود. قدسیه خانم دوست داشت بداند همسرش از او چه توقعی دارد: در پوشش و حجاب، در رفت و آمد، در خرید کردن و … امام رو به خانمش کرد؛ لبخندی زد و با مهربانی فرمود: « من به تو کاری ندارم. به هر صورت که میل داری، لباس بخر و بپوش؛ اما آنچه از تو می خواهم این است که واجبات را انجام بدهی و محرمات را ترک بکنی، یعنی گناه نکنی».

  خانم به گفته ی آقا عمل کرد و هر روز زندگی شان شیرین تر می شد. هشت سال تمام، امام برای خانم وقت گذاشت و به او تدریس می کرد. هشت سال تمام قدسیه خانم در ادامه ی تحصیل، تشویق می شد.

سال ها بود که بسیار احترام می شد و مورد لطف و محبت همسرش قرار می گرفت. بهترین جای خانه را امام برای نشستن او می گذاشت. اجازه نمی داد خانم مشغول جارو زدن و لباس شستن در حضورش گردد. بچه ها هم به مادر احترام بسیار می گذاشتند و پدر را نیز بی اندازه دوست داشتند. به نظر آنها بهترین پدر و مادر در خانه شان بود و از این خوشبختی، دلشاد بودند.

 نظر دهید »

خدا و کودک

10 اردیبهشت 1392 توسط مدرسه علمیه الزهرا س محمود آباد

کودکی که آماده تولد بود نزد خدا رفت و از خدا پرسید: فردا مرا به زمین می فرستید، اما من به این کوچکی و بدون هیچ کمکی چگونه می توانم برای زندگی به آنجا بروم؟

خداوند پاسخ داد: در میان بسیاری از فرشتگانم یکی را برای تو در نظر گرفته ام، او از تو نگهداری خواهد کرد؛ اما کودک هنوز اطمینان نداشت که می خواهد برود و یا نه، گفت: اینجا در بهشت، من هیچ کاری جز خندیدن و آواز خواندن ندارم و این ها برای شادی من کافی هستند.

خداوند لبخند زد: فرشته تو برایت آواز خواهد خواند و هر روز به تو لبخند خواهد زد. تو عشق او را احساس خواهی کرد و شادخواهی بود.

کودک ادامه داد: من چگونه می توانم بفهمم مردم چه می گویند وقتی زبان آنها را نمی دانم؟

خداوند گفت: فرشته تو، زیباترین و شیرین ترین واژه هایی را که ممکن است بشنوی در گوش تو زمزمه خواهد کرد و با دقت و صبوری به تو یاد خواهد داد که چگونه صحبت کنی.

کودک با ناراحتی گفت: و قتی می خواهم با شما صحبت کنم، چه کنم؟ اما خدا برای این سوال هم پاسخی داشت: فرشته ات دست هایت را در کنار هم قرار خواهد داد و به تو یاد می دهد که چگونه دعا کنی. کودک سرش را بر گرداند و پرسید: شنیده ام در زمین انسان ها ی بدی هم زندگی می کنند، چه کسی از من محافظت خواهد کرد؟

فرشته ات از تو مواظبت خواهد کرد، حتی اگر به قیمت جانش تمام شود. کودک با نگرانی ادامه داد: اما من همیشه به این دلیل که دیگر نمی توانم شما را ببینم ناراحتی خواهم کرد. خداوند لبخند زد و گفت: فرشته ات همیشه درباره من با تو صحبت خواهد کرد و به تو راه بازگشت نزد من را خواهد آموخت، اگر چه من همیشه در کنار تو خواهم بود.

در آن هنگام بهشت آرام بود؛ اما صداهایی از زمین شنیده می شد. کودک فهمید که به زودی باید سفرش را آغاز کند. او به آرامی یک سوال دیگر از خدا پرسید:

خدایا! اگر من باید همین حالا بروم، پس نام فرشته ام را به من بگویید.

خداوند پاسخ داد: نام فرشته ات اهمیتی ندارد، می توانی او را     “مادر"    صدا کنی.

 

 1 نظر

بچه ها ساعت هاست که آب ندارن!

10 اردیبهشت 1392 توسط مدرسه علمیه الزهرا س محمود آباد

بهش خبر دادند پانزده نفر از بچه های کمین ، ساعت هاست که آب ندارن.

حاج حسین به یکی از بچه ها گفت: اسلحتو بردار و دنبال من بیا.

حاجی دست راستش قطع شده بود.

با دست چپ بیست لیتری آب رو کشید روی دوشش و حرکت کرد.

    « به نقل از پدر شهید حاج حسین خرازی »

 نظر دهید »

جواب این بی احترامی رو چطوری بدم؟!!

10 اردیبهشت 1392 توسط مدرسه علمیه الزهرا س محمود آباد

(سردار شهید حاج عبد المهدی مغفوری)

هر وقت منزل پدر می رفت دستش را می بوسید. تا پدر و مادر غذا را شروع نمی کردند ، دست به غذا نمی زد.

همسرش می گوید: شبی مهمان منزل پدری شان بودیم. پدرشان هنوز نیامده بود. دیدم حاج مهدی داخل نمی آید. رفتم پیشش  گفتم:

چرا بیرون نشستی؟ !  گفت: می ترسم بیام داخل خوابم ببره و پدرم از راه برسه، اون وقت جواب این بی احترامی رو چطوری بدم؟چطوری جبران کنم؟

خستگی از چهره اش می بارید ولی صبر کرد تا پدرش بیاد ، بعد بخوابه.

یوسف دل ها، ص 36

 نظر دهید »

18 نام پیشنهادی برای دختران

09 اردیبهشت 1392 توسط مدرسه علمیه الزهرا س محمود آباد

انتخاب نام نیک برای فرزندان ، یکی از وظایف والدین و ازحقوق کودکان است.ولی چه نامی، نیک است؟ شاید نتوان به صراحت در این باره اظهار نظر کردو نام های بد را لیست کرد؛ ولی می توان به یقین گفت که نام های اهل بیت جزو بهترین نام هاست که با توجه به فرهنگ زمانه می شود از آنها برای نام گذاری نونهالانمان استفاده کنیم تا هم نام نیک برای آنها گزینش کرده باشیمو هم یاد پیشوایان و بزرگان دین مان را زنده نگه داریم. این ایام مصادف با ولادت بزرگ بانوی اسلام حضرت زهرا(سلام الله علیها) است؛ در زیر هجده نام از القاب و اسامی آن حضرت آمده است که برای نامگذاری دختران پیشنهاد می کنیم:


انسیه: اهل انس و محبت                         حنانه: مهربان ودلسوز

حانیه: مهربان نسبت به فرزندان                    حصان: با عفت                                                                                              

حکیمه: اهل دانش                                        حوریه: شبیه زنان بهشتی در خلقت

راضیه: خشنود                                                 ریحانه: گل خوشبو

زکیه: صاحب اخلاق و روح پاک                              زهرا: درخشنده و نورانی

صدیقه: کسی که عمل او با گفتارش یکی است.            طاهره: پاکیزه

عَذراء: دوشیزه                                                              فائزه: رستگار

فاطمه: جداکننده از هر شر و بدی                                 کوثر: خیر زیاد

مبارکه: پربرکت                                                            مطهره: پاک شده

مرضیه: مورد رضایت و پسندیده                       محدثه: کسی که فرشتگان با او صحبت میکنند.

بتول: بی نظیر، کسی که از مردم به سوی خدا انقطاع پیدا کرده است.


آیت الله العظمی مکارم شیرازی(مدظله العالی):

بر همه پدران و مادران لازم است نسبت به این مسئله اهمیت فوق العاده بدهند و از انتخاب نام های نامناسب برای فرزندان خود پرهیز کنند و نامی برگزیننده که مایه ی سرافرازی و خوشبختی آنها گردد. هرگاه نام یکی از اولیاءالله بر فرزند نهاده شود کراراً به یاد آن بزرگ می افتد و از برکات آن نام و صفات بر جسته ی او بهره می گیرد.

                                                                                             

                                                                                                   

 1 نظر
  • 1
  • ...
  • 33
  • 34
  • 35
  • ...
  • 36
  • ...
  • 37
  • 38
  • 39
  • ...
  • 40
  • ...
  • 41
  • 42
  • 43
  • ...
  • 67
مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31

مدرسه علمیه الزهرا (سلام الله علیها) محمودآباد

مدرسه علمیه الزهرا(سلام الله علیها) شهرستان محمودآباد، از مدارس علمیه استان مازندران بوده و از سال 1390 شروع به فعالیت نموده است.

جستجو

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟