برای غربت غواص ها
بچه که بودیم می شنیدیم برای دیدن امام زمان (عج) باید خود را به آب و آتش زد. همیشه برایم سوال بود. آتش را می دانستم اما آب مگر چه ویژگی دارد؟من بچه بودم و نمی فهمیدم. بزرگتر که شدم در روایتی دیدم “کسی که در آب شهید می شود،اجر دو شهید را دارد.” هر کس اگر دوست دارد معنی این حرف را بفهمد ،باید شب عملیات والفجر 8 را به خوبی لمس کند.
غواصی کار مشکلی است. خیلی ترس دارد. اگر کسی در آب مجروح شود ،دستش به چیزی بند نیست. نمی تواند یک گوشه دراز بکشد و پناه بگیرد. آن هم آب اروند رود که پر بود از کوسه. سرما و آتش دشمن را هم باید به آن اضافه کرد. آیا تا به حال دست زخمی تان را داخل آب یخ برده اید؟ غواص باید عمیق ترین زخم ها را در آب سرد زمستان تحمل می کرد.
قبل از آغاز عملیات والفجر 8،بچه های اطلاعات عملیات شب های سختی را پشت سر گذاشتند. ساکت و آرام تا خط دشمن شنا می کردند. زیر نور منور ها اگر سرشان را بالا می آوردند،نصف جمجمه شان را از دست می دادند.
بیرون آب ،یک نفر مسوول زیپ لباس ها بود! می دانید چرا؟آب اروند آنقدر سرد بود که انگشتان غواص یخ می زد و توان حرکت نداشت. بعضی از غواص ها از سرما فکشان جابه جا می شد و کارشان به اورژانس می کشید.
شب والفجر 8 بود،بچه های موج دوم،وقتی به خاک دشمن رسیدند،می گفتند:معبر آسفالت شده بود. کدام لباس رنگ آسفالت است؟
بچه های غواص یکی یکی روی زمین غلطیدند تا راه برای بقیه باز شود. آن ها آن روز جلوی گلوله ایستادند تا امروز ما روی پای خومان بایستیم. “ان الذین قالوا ربنا لله ثم استقاموا” را آن ها تفسیر کردند. شهدا خیلی مرد بودند. امروز هم اگر این همه سراغ شهدا می آیند به خاطر آن است که از نامردی ها خسته شده اند….
گفته هایی از قافله سالار گروه تفحص سیره شهدا(مرحوم حجه الاسلام شیخ عبدالله ضابط،از کتاب دل و دریا،به کوشش سید حمید مشتاقی نیا