سلوک باران
یک شکلات
تا بچه زمین می خورد و شروع به گریه می کند، مادر از راه می رسد و یک شکلات به دست او می دهد و اتفاقاً بچه هم آرام می گیرد، می دانی چرا؟ او پیش خود فکر می کند که درست است که زمین خوردم و سرم درد گرفت، اما در عوض یک شکلات هم در دست دارم، به همین خاطر آرام می شود؛ چون تلخی و شیرینی را باهم می بیند.
یادت باشد اگر تلخی ها و شیرینی ها را باهم ببینیم، آرام می شویم و احساس درد و رنج نمی کنیم. پدر و مادر و یا رفیق و یا هم کلاسی ها ممکن است یک اخلاق یا رفتار تلخی دارند، اما یک جاهایی هم برای ما شیرین بودند، بیاییم هر دو را باهم ببینیم. ببین تا یادت به تلخی های کسی افتاد، سریع به سراغ شیرینی های او بگرد و پیدا کن و با خود زمزمه کن. به همین خاطر است که خداوند به قوم بنی اسرائیل می گفت : « اذکُرُوا نِعمَتِیَ الَّتِی انعَمتُ عَلَیکُم* از نعمت هایی که من به شما داده ام، یاد کنید». یعنی فقط رنج ها و بلا ها را نبینید.
پاکت شیر
وقتی می خواهند بفهمند یک پاکت شیر فاسد است یا نه، چه کار می کنند؟ آن را در ظرفی ریخته و روی اجاق گذاشته تا بجوشد، همین که جوشید معلوم می شود فاسد است یا نه؟
یادت باشد رفیق هم مثل شیر است و اگر می خواهیم بفهمیم سالم است یانه و به درد رفاقت می خورد یا نه، باید آن را به جوش بیاوریم؛ یعنی عصبانی اش کنیم آن هم نه یک بار و دوبار بلکه سه بار! و آنگاه نگاه به رفتار و نوع سخن هایش کن و ببین با تو چه برخوردی می کند، با تو چه حرف هایی می زند و آنگاه از جنس حرف هایش می توانی او را بشناسی که چطور آدمی است و به درد رفاقت دائم می خورد یا نه. البته این در صورتی است که بخواهی کسی را به عنوان رفیق ثابت کنی و این همان نسخه شفابخشی است که امام صادق (علیه السلام) فرموده است: « تَغضب ثَلاثَ مَرّات / سه بار رفیق خود را عصبانی کن!».