ظلمت شب
انسان در ظلمت و تاریکی شب حتی از صدای خش- خش برگ ها هم می ترسد، و گاهی حتی زیر آواز می زند که یعنی نمی ترسد، اما می ترسد و همین آواز گواه ترس اوست. دنیا هم بدون خدا شب یلداست و انسان بدون او از همه چیز حتی ناچیزترین آن ها در خوف و هراس است و اگر می بیند پاره ای قلدری کرده و عربده می کشند، همین گواه ترس ایشان است. اما وقتی که سایه خدا بر سر انسان باشد، ترس بی معنی می شود.
این همه ترس و نفاق و دودلی باری چیست
نه که در سایه و در دوست این مولایی
البته نه این که بی معنا می شود، بلکه معنا پیدا می کند، یعنی انسان دیگر از چیزهایی می ترسد که باید بترسد. پس می پذیرد که ترس هم نیازمند هدایت است اگر نه انسان گمراه شده و از چیزهایی می ترسد که ترس ندارد و قرآن کتاب هدایت است و یکی از هدایت های بی شمار آن هدایت ترس است. قرآن می فرماید: ای آدم ها بترسید، اما نه از هر چیز و نه از هرکس، بترسید از عذاب و خشم سخت من. «وَ إِیَّایَ فَارهَبُون؛ و از من بترسید».