نشست فرهنگی- اخلاقی ساعتی با شهدا با حضور همسر و خواهر شهید در گرامیداشت هفته دفاع مقدس
نشست صمیمانه فرهنگی- اخلاقی طلاب مدرسه علمیه الزهرا (سلام الله علیها) محمودآباد با همسر شهید ابوالقاسم علیپور که خواهر شهید مسعود جوکار نیز می باشند، در روز دو شنبه مورخ 06/07/94 مصادف با هفته گرامیداشت دفاع مقدس با حضور اساتید و کادر در مدرسه علمیه الزهرا(سلام الله علیها) محمودآباد برگزار شد.
خانم فاطمه جوکار معتمد بنیاد شهید شهرستان محمودآباد و عضو فعال ستاد اقامه نماز جمعه شهرستان ، ضمن تبریک هفته دفاع مقدس و ولادت امام علی النقی (علیه السلام) در بیان خاطرات برادر شهیدشان آقای مسعود جوکار گفتند: برادرم همرزم دکتر چمران بود. چند وقتی بود که از ایشان خبر نداشتیم . خیلی نگران بودیم تا اینکه یک روز با بدنی زخمی باز گشت. وقتی علت را جویا شدیم گفت: دکتر چمران به شهادت رسیده و ما محاصره شده بودیم . بعد از مدتی توانستیم از محاصره دشمن نجات یابیم و من توانستم باز گردم.
ایشان اضافه کردند: برادرم هر وقت که به مرخصی می آمد ، قبل از آمدن به خانه اگر وقت نماز بود ، به مسجد می رفت و اذان می گفت و و ما از صدای اذان ایشان می فهمیدیم که باز گشته اند.
وی در ادامه گفت: یک بار وقتی علت جبهه رفتنشان را از ایشان پرسیدم پاسخ داد: من به چند دلیل به جبهه می روم، اول به خاطر دین ، اسلام و قرآن و به خاطر دفاع از مملکت و ناموسم . دوم به این دلیل که ما چند برادر و خواهر هستیم . من می خواهم شهید شوم تا در قیامت مادرم و شما را نزد خانم فاطمه زهرا(سلام الله علیها) رو سفید نمایم.
ایشان در باره مراسم ازدواجشان با همسر شهیدشان آقای ابوالقاسم علیپور گفتند: به من اطلاع دادند که فردی از کمیته انقلاب اسلامی به خواستگاری شما آمده و من ندیده قبول کردم . علیرغم اینکه به هیچ خواستگاری اجازه ورود به منزل را نمی دادم. ایشان در هنگام صحبت با من ابتدا دعای فرج را خوانده و اولین حرفشان موافقت من با جبهه رفتن ایشان بود. من هم بی چون و چرا قبول کردم. عروسی مان بسیار ساده برگزار شد و من تنها با چادری سفید و با ماشین کمیته به خانه بخت رفتم . فردای روز عروسی برای ماه عسل به پابوس آقا امام رضا(علیه السلام) رفتیم . 24 آذر ماه ازدواج کردیم و دی ماه سال بعد هسرم به درجه شهادت نائل آمد. حاصل این ازدواج پسرم محمد ابراهیم است.
ایشان ادامه دادند: وقتی پسرم به دنیا آمد ، همسرم در جبهه بود. خبر به دنیا آمدن پسرم را از طریق تلفن فهمیدند. یک ماه بعد به مرخصی آمد . روزی که می خواست به جبهه برگردد به من گفت: این بار دیگر باز گشتی نیست و من به شهادت می رسم و همین اتفاق هم افتاد.
ایشان خاطر نشان کردند: شهدا حق بسیاری به گردن ملت اسلامی دارند و همسران و خانواده شهدا ، سختی ها و رنج های بسیاری را تحمل می کنند. با غم نبود شهیدشان به خاطر اسلام و قرآن و حمایت از رهبری کنار می آیند و این تنها خواسته شهدا در زمان جنگ بود که امام را تنها نگذارید؛ و تنها خواسته خانواده شهدا این است که در شرایط کنونی رهبری و ولایت فقیه را تنها نگذارید.