کاروان بی رقیه...
12 دی 1391 توسط مدرسه علمیه الزهرا س محمود آباد
باور کن گلم! من همان زینبم؛ همان زینبی که هر روز، زیر آفتاب نگاه تو گرم می شد،
همان زینبی که از طنین صدای تو جان می گرفت، همان زینبی که روزش را با زیارت تو آغاز می کرد و شبش را با چراغ یاد تو به پایان می برد.
باور کن همان زینب، همان خواهر، چهل روز… بیشتر »