ظفر 3(ایذایی) ؛ 5 تیر 64- شمال غرب
قرار بود بعداً یک عملیات بزرگی انجام شود. از این رو این عملیات راه افتاد که عراق تا مدتی به جای زمان به زمین فکر کند.
ظفر 4(ایذایی)؛ 10 تیر 64- فکه
تپه دیدبانی دشت فکه امتیازی بود برای عراقی ها که از آنجا جنبیدن هر جنبنده ای را در فکه کنترل کنند؛اما باید از خواب می پریدند.
ظفر 5(ایذایی)؛12 تیر 64- مریوان
ارتفاعات توتمان در منطقه عمومی مریوان و هم شرهانی جزو مناطقی بودند که باید برای کم کردن تحرکات عراقی ها در آن ها عملیات انجام می شد.
قدس3؛19 تیر 64- جنوب دهلران
عراق یک تپه مهم داشت آن طرف دهلران به نام تپه 194 که خیلی دوستش داشت،چون به راحتی می توانستند در منطقه آتش به پا کنند. ما هم به کمک بچه های هوانیروز تصمیم گرفتیم که دیگر به عراق خوش نگذرد.
قدس 4؛اول مرداد 64- هویزه
صدام نیرو هایش را کشیده بود عقب و معتقد بود حالا حالاها این مناطقی که ایرانی ها گرفتند را نمی شود پس گرفت. این طرف ما هم جای خودمان را در زمین های جنوب شرقی العماره که می خورد به هویزه ،مطمئن کردیم. خب برای همین هم دریاچه ام النعاج عراق که بزرگترین دریاچه منطقه بود باید می افتاد دست ما.
قدس 5؛ 16 مرداد 64- هویزه
احتمال می رفت عراقی ها با اتکا به خشکی های اطراف هویزه، با نزدیک شدن به مواضع خودی ،موی دماغ شوند. واسه همین پاسگاه الیج و سه پاسگاه دیگر در غرب هویزه نباید دست عراقی ها می ماند. این طوری پاسگاه البیضه هم در تیررس ما بود.
عاشورای 1؛23 مرداد 64- تکاب و صائین دژ
عراقی ها جنگ را کشیده بودند به آذربایجان غربی و ضد انقلاب هم آنجا حسابی دور برداشته بود و باید فعالیت هایشان سرکوب می شد.
عاشورای 2؛ 24 مرداد 64- چنگوله
منطقه چنگوله شده بود بک اتوبان از نوع آزاد راه برای جاسوس ها. پس این اتوبان بایدبسته می شد تا داداش"سیا” ضایع شود.
عاشورای 3؛ 24 مرداد 64- فکه
این دشت را صدام خیلی دوست داشت که برای خودش داشته باشد . منتها رزمنده ها در این عملیات به صدام این اجازه را دادند که آرزوی فکه را با خود به گور ببرد.
همچنان ادامه دارد…