اسراف حقیقی
03 خرداد 1391 توسط مدرسه علمیه الزهرا س محمود آباد
روزی امام هادی(علیه السلام) به مجلس متوکل عباسی آمد در حالیکه دستاری نفیس بر سر داشت. متوکل از روی اعتراض گفت:این دستار که بر سر داری ،چند خریده ای؟ امام فرمود:” کسی که آن را برای من آورده ،پانصد درهم نقره خریده است. ” متوکل گفت: اسراف کرده ای که عمامه ای پانصد درهمی بر سر نهاده ای. امام (علیه السلام) فرمود: ” من شنیده ام که در این ایام کنیزی زیبا به هزار دینار طلای سرخ خریده ای!" متوکل گفت: درست است.
امام فرمود:” من برای شریفترین اعضای بدن خود،پانصد درهم نقره خرج کرده ام و تو برای پست ترین اعضای بدنت ،هزار دینار طلا پول داده ای! به راستی اسراف در کدام است؟! “
متوکل بسیار خجل و شرمسار شد و گفت:روا نیست بر بنی هاشم تعرض کنیم. پس دستور داد به خاطر این جواب،صد هزار درهم به خادمان امام صله دهند.
هزار و یک حکایت اخلاقی،محمد حسین محمدی