این فرهنگ لغت را حتما بخوانید
فرهنگ واژگان و اصطلاحات عیدالدوله نوروزی
1_ عیدی: بچه که بودبم، عیدی ذوقی بود بی انتها! ما را به خانه فامیل می کشاند و ثروتی بود که آرزوهای کودکانه ما را به حقیقت وصل می کرد.
وقتی عیدی جمع می شدکلی پول داشتیم که می توانستیم هر چه دلمان می خواست بخریم اما حالا مبلغی مختصر است حدود چند صد هزار تومان که در اسفند ماه به حسابمان می آید و انگیزه ای جادویی برای خریدی چند میلیونی در تمام اعضای خانواده ایجاد می کند. این مبلغ تمام استدلال های پدر خانواده را برای خرید منطقی، بی اثر می کند.
2_ دیدار حذفی: دیدار حذفی که سابق بر این فقط در دیدارهای ورزشی شنیده می شد اکنون با توجه به وضعیت فعلی نرخ ها و با توجه به گران شدن سوروسات دید و بازدید در ارتباطات اجتماعی هم کاربرد دارد. در عید امسال تصمیم جمعی عده ای بر این قرار گرفته که دیدارهای عید به صورت حذفی انجام شود یعنی هر کس که هر جا کسی را دید از لیست دید و بازدید حذفش کند و اساساً دید و بازدید به صورت رفت و برگشت منسوخ و عملی خارج عرف محسوب گردد.
3_ خانه تکانی: پیش از این به معنای تمیز کردن و نظافت خانه و احتمالاً تغییر جای اسباب و اثاثیه و شستن فرش ها بود ولی حالا معنی دور ریختن بسیاری از اثاث که البته هنوز قابل استفاده هستند و خریدن وسایل نو در راستای چشم و همچشمی! این کار با عجله بدون توجه به نیاز و صرفاًبه قصد رو کم کنی انجام می شود. استخدام نظافتچی هم جزو اولویت های خانه تکانی به حساب می آید.
4_ عیالوار: معمولا به مردانی گفته می شد که مسئول تامین مایحتاج یک یا چند همسر و تعداد قابل توجهی فرزند و احتمالاً پدر ها و مادر های خود بودند. آن ها معمولاً در خانه های حیاط دار با کلی مهمان های جور واجور زندگی می کردند. اما اکنون عیالوار بودن یعنی زن و شوهر شاغل و نهایتاً داشتن یک فرزند! البته به تازگی دیده شده است حتی جوانان عقد کرده که هر کدام سالهاست در خانه پدر و مادر خود زندگی می کنند تا انشاءالله شرایط عروسی برایشان فراهم گردد هم خود را عیالوار می دانند!
5_ جیب تکانی: این یکی، عملی است کاملاً فیزیکی مربوط به عهد و عیال. تعهدی در میان بانوان محترم وجود دارد که خدای نکرده پولی در جیب هیچ مردی نماند. شاید رکود بازار بعد از تعطیلات عید هم مربوط به همین پیمان نانوشته بانوان محترم باشد!
6_ آجیل خوران: بچه که بودم یکبار به همراه پدر برای خرید به دکان آجیل فروشی رفتیم نزدیک عید بود و مغازه نسبتا شلوغ. نوبت به ما که رسیدسفارش را به آقای فروشنده گفتیم، وقتی داشت پسته ها را می کشید یک پسته شیطان بر زمین افتاد. صدای صاحب مغازه از پشت دخل به گوش رسید که پسر آن 50تومانی را از روی زمین بردار! اما حالا با توجه به قیمت هر دانه پسته که احتمالاً ناله و نفرین های مرتبط زیادی هم از سوی میزبان شامل حال ما می شود! پس در مصرف آجیل، جانب احتیاط را از جنبه های مادی و معنوی نگه داریم.