• تماس  
  • موضوعات 

مدرسه علمیه الزهرا (سلام الله علیها) محمودآباد

  • آرشیوها

مدرسه علمیه الزهرا (سلام الله علیها) محمودآباد

دریچه های آسمان

29 تیر 1391 توسط مدرسه علمیه الزهرا س محمود آباد

” روی زمین دنبال آسمان نگردید. هر چه هست آن بالاست.”

این جمله ای است که از بچگی به ما گفته بودند،و این را کرده بودند قانونی بدون استثناو تبصره. امروز من می خواهم یکی از استثناهای این قانون را رو کنم. گر چه زحمت پیدا کردن آن را من نکشیده ام. برای پیدا کردن تبصره های این قانون ،یک عالمه خون ریخته شده است. باور کن!

                                        ****************

شلمچه هنوز هم گلوگاه عراق است. کمی آن طرف تر حسینیه شلمچه قرار دارد،با نشانه های پررنگ بیداری…تانک های به گل نشسته،مین های خنثی نشده،کلاه و قمقمه های سوراخ شده،نخل های بی سر،اول حرفم از تبصره و استثنا نوشتم. می خواهم بگویم دریچه های آسمان ،توی خاک شلمچه پر است،قدم به قدم. کافی است نگاهت به زمین باشد.

 نظر دهید »

معرفی کتاب

28 تیر 1391 توسط مدرسه علمیه الزهرا س محمود آباد

(( خود را از اسب فرو افکنده است و اکنون نیز عشق و ارادت او اجازه نمی دهد که ایستاده به امام نزدیک شود.

امام (علیه السلام) همچنان مشتاق و مهربان پیش می آید و حبیب نمی داند چه کند.

می ایستد، زانو می زند،گریه می کند،اشک می ریزد،زیر پای امام را می بوسد،می بوید،بر می خیزد،فرو می افتد،به یاری دست و زانوخود را به سوی امام می کشاند،لباس بلندش در میان زانو ها می پیچد،باز به سجده می افتد،بر می خیزد،چشم به نگاه امام می دوزد،تاب نمی آورد،زجه می زند،سلام می دهد و روی پاهای امام آرام می گیرد…))

” از دیار حبیب” از جمله قطعه ادبی ” سید مهدی شجاعی” روایت ساده و صمیمی حبیب بن مظاهر است. متنی است داستان گونه که پایمردی پیرمردی عاشق در راه امام حسین(علیه السلام) که آخرین بوسه را از دست و پای امام (ع) می گیرد و در زیر سایه بان نگاه امام روانه میدان می شود.

این رنجنامه ،در ده قطعه کوتاه و از زوایای گونانو در 72 صفحه،حبیب بن مظاهر،قهرمان آن روزگار را به تصویر می کشدو برای لحظاتی هر چند کوتاه خواننده را همسفر صحرای پر خون می سازد.

 

 1 نظر

ای رفیق ،از کدامین قبیله ای؟

04 تیر 1391 توسط مدرسه علمیه الزهرا س محمود آباد

” إنَّ الحسین مِصباح الهدی وَ سفینة النجاة”

حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است.

پس چرا معطلی؟     از کدامین قبیله ای؟   عاشورایی هستی یا از یزیدیانی؟

از رفقای شهیدت کمک بگیر،سلاح و تجهیزاتت را بردار تا دیر نشده بپیوند به صف اصحاب عاشورایی،مثل رفقای شهیدت.

یکی از سلاح هایی که در طول مسیر خیلی به دردت میخوره را ما بهت معرفی می کنیم. سفارش ما نیست،سفارش امام زمانته . سعی کن هر روز ،نتونستی هفتگی،نتونستی ماهانه و… ولی بخون. اون زیارت عاشوراست.

اَلسّلامُ  عَلَیکَ یَا اَبَا عَبدِالله. اَلسَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسُولِ الله،اَلسَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ اَمیر المُومِنین وَ ابنَ سَیِّدِ الوَصیّین…

آخرش هم از شهدا بخواه،بهشون بگو: شهدا ،شما دعا کنید شاید آقامون زودتر بیاد.

 1 نظر

به شکرانه باران

30 خرداد 1391 توسط مدرسه علمیه الزهرا س محمود آباد

شاید بعضی ها اولش نگران شدند اما حقیقت امر چیز دیگری بود . باران همیشه رحمت خداست. صبح ،هوا آفتابی بود. نشانی از ابر دیده نمی شد. اوایل شب هم آسمان مهتاب داشت. موقع عملیات ابرها از کجا آمده بودند ،خدا می داند!

باران در ظاهر کمی کار بچه ها را مشکل می کرد. محاسبات طور دیگری انجام گرفت اما در حقیقت این یک معجزه الهی بود که به مدد بچه ها آمد.

آسمان تیره و تار شد. دیگر دید دشمن از بین رفته بود. سرو صدای باران هم نعمت بالایی بود. فضای آرام شب به هم ریخت. دیگر نگران سر و صدای قایق ها و اسلحه ها نبودیم. بچه ها همان اول عملیات دو رکعت نماز شکرانه به جای آوردند.

هر وقت بچه های والفجر 8دور هم جمع می شوند،اولین حرفشان همان معجزه باران است. دشمن واقعاً کور و کر شده بود.

راوی: الله قلی ساور علیا

 4 نظر

ایستگاه صلواتی

30 خرداد 1391 توسط مدرسه علمیه الزهرا س محمود آباد

حاج جوشن ،پیر مرد بسیجی با صفایی بود که حضور او همیشه محفل رزمنده ها را گرم می کرد. وقتی پای حاجی به فاو باز شد گوشه ای را انتخاب کرد و ایستگاه صلواتی راه  انداخت. او در آنجا با رویی گشاده و بر خوردی صمیمی به دست بچه های رزمنده شربت و شیرینی می داد،به طوری که رفتار او خستگی را از تن همه در می کرد.

یک بار وقتی حاج جوشن مشغول پذیرایی از رزمنده ها بود متوجه دو نفر می شود که با قیافه ای شبیه بچه های خودمان اما با لهجه ای خاص از او تقاضای شربت می کنند. حاجی به هر دو شربت داد و زیر چشمی آن ها را زیر نظر گرفت. او وقتی شکش به یقین تبدیل شد که آن دو بعد از خوردن شربت ،دست در جیب کرده و پول شربت را پرداخت کردند. زود بچه ها را خبر کرد و بعد از بازرسی معلوم شد که هر دوی آن ها از نیرو های اطلاعاتی عراق بوده و برای کسب اطلاعات به فاو آمده بودند. اما اشتباهشان این بود که ایستگاه صلواتی را با کافه تریا های بغداد اشتباه گرفتند.

راوی: علی مردان محمدزاده

 نظر دهید »

برخاستن به هنگام ذکرنام قائم(عج)

18 خرداد 1391 توسط مدرسه علمیه الزهرا س محمود آباد

برخاستن به هنگام یاد از مهدی موعود با نام قائم (عج)رفتاری است

که ریشه در مذهب وسیره اهل بیت (علیهم السلام)دارد.

وقتی از امام صادق(علیه السلام)که خود با شنیدن نام قائم از جا برمی خاست،علت آن را پرسیدند،فرمود:«غیبت صاحب الامر بسیار طولانی است.آن حضرت به سبب محبت بسیاری که با دوستانش دارد،هرکس اورا به لقب قائم -که اشاره به دولت او واظهارناراحتی از غربت اوست- یاد کند آن جناب نیز لطفی به یادکننده خواهد نمود؛از این رو چون مورد توجه امام واقع میشود،سزاوار است از باب احترام به پا خیزدو تعجیل در ظهورش را از خدا بخواهد».

از امام رضا(علیه السلام)نیز نقل شده که آن حضرت،در یکی از مجالس خراسانريا،با شنیدن نام قائم به پا خاست ودست مبارکش را برسر نهادوفرمود:«فرجش را نزدیک و ظهورش را آسان گردان».

ذکر این نکته ضروری است که به پا خاستن برای شنیدن نام مبارک قائم(عج)،برنامه ای داوطلبانه  ومستحب بوده و واجب نیست ودر واقع نمایشی از قیام مهدی موعود(عج) می باشد.

 

بر گرفته از ماهنامه ادبی وهنری باران ویژه نوجوان،شماره 182،مرداد 89،ص17

 

 1 نظر

نشانه های رحمت الهی

10 خرداد 1391 توسط مدرسه علمیه الزهرا س محمود آباد

بدان! خدایی که گنج های آسمان و زمین در دست اوست ، به تو اجازه درخواست داده و اجابت آن را بر عهده گرفته است.

تو را فرمان داده که از او بخواهی تا عطا کند،درخواست رحمت کنی تا ببخشاید،و خداوند بین تو و خودش کسی را قرار نداده تا حجاب و فاصله ایجاد کند.

و تو را مجبور نساخته که به شفیع و واسطه پناه ببری،و در صورت ارتکاب گناه ،در توبه را مسدود نکرده است.در کیفر تو شتاب نداشته و در توبه و بازگشت،بر تو عیب نگرفته است.

در آنجایی که رسوایی سزاوار توست،رسوا نساخته و برای بازگشت به خویش ،شرایط سختی را مطرح نکرده است.

در گناهان ،تو را به محاکمه نکشیده و از رحمت خویش ناامیدت نکرده ،بلکه بازگشت تو را ،نیکی شمرده است.

هر گناه تو را یکی،و هر نیکی تو را ده به حساب آورده و راه توبه به روی تو گشوده است.

هر گاه او را بخوانی،ندایت را می شنود ،و چون با او راز دل گویی،راز تو را می داند.پس حاجت خود را به او بگوی،و آنچه در دل داری نزد او بازگوی،غم و اندوه خود را در پیشگاه او مطرح کن ،تا غم های تو را بر طرف کند و در مشکلات ،تو را یاری رساند.

و از گنجینه های رحمت او چیز هایی را در خواست کن که جز او کسی نمی تواند عطا کند،مانند عمر بیشتر،تندرستی بدن،و گشایش در روزی.

خداوند کلیدهای گنجینه های خود را در دست تو قرار داده  که به تو اجازه دعا کردن داد. پس هرگاه اراده کردی می توانی با دعا،در های نعمت خدا را بگشایی،تا باران رحمت الهی بر تو ببارد.

هرگز از تأخیر اجابت دعا ناامید نباش ،زیرا بخشش الهی به اندازه نیّت است. گاه در اجابت دعا تأخیر می شود تا پاداش در خواست کننده بیشتر و جزای آرزومند کامل تر شود. گاهی درخواستی می کنی ،اما پاسخ داده نمی شود،زیرا بهتر از آنچه خواستی به زودی یا در وقت مشخص ،به تو خواهد بخشید.

نهج البلاغه/ نامه 31.

 3 نظر
  • 1
  • ...
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • ...
  • 22
  • ...
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

مدرسه علمیه الزهرا (سلام الله علیها) محمودآباد

مدرسه علمیه الزهرا(سلام الله علیها) شهرستان محمودآباد، از مدارس علمیه استان مازندران بوده و از سال 1390 شروع به فعالیت نموده است.

جستجو

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟