• تماس  
  • موضوعات 

مدرسه علمیه الزهرا (سلام الله علیها) محمودآباد

  • آرشیوها

مدرسه علمیه الزهرا (سلام الله علیها) محمودآباد

کلیدهایی برای مثبت اندیشی(2)

13 مهر 1392 توسط مدرسه علمیه الزهرا س محمود آباد

3- افراد مثبت اندیش

انتخاب درست کسانی که با آنها زندگی می کنید، کار می کنید و تعامل دارید، بیشتر از هر عامل دیگری بر احساسات و موفقیت شما تاثیر می گذارد.

همین امروز تصمیم بگیرید که با افراد برنده، مثبت، شاد، خوش بین و کسانی که در زندگی اهداف بزرگ دارند معاشرت کنید. به هر قیمتی از افراد منفی دوری کنید. این افراد ، سرچشمه اصلی بیشتر ناراحتی های زندگی هستند.

مصمم شوید که از هم اکنون، دیگر افراد منفی و اضطراب آور را به زندگی تان راه ندهید.

4- خوراک ذهنی مثبت

سلامت شما دقیقاً به همان مقداری است که مواد غذایی سالم بخورید و به خودتان برسید. همین طور سلامت ذهنی و روانی شما به همان اندازه ای است که ذهن خود را به جای “شیرینی های ذهنی” با “پروتئین های ذهنی” تغذیه کنید.

کتاب ها، مجلات و مقالات آموزنده، الهام بخش و انگیزه دهنده بخوانید.

ذهن را با اطلاعات و ایده هایی که موجب تعالی و شادمانی می شوند و شما را نسبت به خود و آرزوهای تان مطمئن می کنند، تغذیه کنید. هنگام رانندگی به مطالب شنیداری سازنده و مثبت گوش دهید. پیوسته به ذهن پیام های مثبت وارد کنید که سبب می شوند بهتر بیندیشید و بهتر عمل کنید و در رشته کاری خود تواناتر و کار آمدتر باشید.

فیلم ها و برنامه های تلوزیونی آموزشی و مثبت تماشا کنید و در دوره های آنلاین شرکت کنید ومطالبی بخوانید که به دانش تان بیفزاید و به شما حس بهتری نسبت به خود و زنگی بدهد.

تمام پیشرفت های شما در زندگی، با بهبود بخشیدن به تصویرهای ذهنی شروع می شوند.

5- عادت های سلامتی مفید

مراقب سلامت جسمانی خود باشید.

همین امروز تصمیم بگیرید که تا سن 80، 90، و یا حتی 100 سالگی زندگی کنید و حتی در آن سن هم شاد و پر تحرک باشید.

غذاهای خوب، سالم مغذی بخورید.

کم و متعادل بخورید. یک برنامه غذایی عالی، تاثیری مثبت و فوری بر احساس و تفکر شما خواهد گذاشت. تصمیم بگیرید به طور منظم ورزش کنید. حداقل 200دقیقه در هفته را به پیاده روی، دو، شنا، دوچرخه سواری یا کار با دستگاه های ورزشی بپردازید. وقتی با برنامه و منظم ورزش می کنید، احساس شادمانی و سلامتی بیشتری دارید و نسبت به فردی که تمام بعدازظهر را روی کاناپه می نشیند و تلوزیون تماشا می کنند، خستگی و فشار روانی کمتری خواهید داشت.

به اندازه کافی، استراحت کنید. لازم است به طور منظم و به ویژه در زمان هایی که زیر فشار روانی و سختی هستید، باتری های انرژی خود را شارژ کنید.

“ونیس لومباردی می گوید: “خستگی، همه را ترسو می کند.”

یکی از عوامل زمینه ساز احساس منفی، عادت های مضر سلامتی، خستگی، نرمش نکردن و کار و تلاش بی رویه است، در زندگی به دنبال تعادل باشید.

ادامه دارد…

 نظر دهید »

کلید هایی برای مثبت اندیشی (1)

11 مهر 1392 توسط مدرسه علمیه الزهرا س محمود آباد

برای اینکه مثبت اندیش شوید هفت کلید وجود دارد: که در اینجا 2کلید را می گوئیم.

1- گفتگوی درونی مثبت

با خودتان صحبت کنید و گفتگوهای درونی خود را کنترل کنید. از عبارات تاکیدی مثبت، اول شخص و در زمان  حال  مانند “من خودم را دوست دارم!” “من می توانم!"  ” من احساس فوق العاده خوبی دارم!” و “من مسئول هستم!” استفاده کنید.

ما بر این باوریم که 90 درصد از احساسات شما با گفتگوهای درونی خودتان، در طول روز شکل می گیرید. واقعیت تلخ این است که اگر عمدی و آگاهانه با خودتان، مثبت و سازنده صحبت نکنید، ناخودآگاه به چیزهای ناراحت کننده که سبب نگرانی و عصبانیت می شود، فکر می کنید. اگر در آن، گل نکارید و از آن مراقبت نکنید، علف های هرز بدون هیچ تلاشی در آن رشد می کنند.

2- تجسم مثبت

شاید قدرتمند ترین توانایی شما، توانایی “تجسم” و دیدن اهداف تان باشد!  به طوری که گویی همین الان تحقق یافته اند. تصویری هیجان انگیز و واضح از اهداف و زندگی ایده آل خود یسازید و بارها و بارها آن را در ذهن مرور کنید. تمام پیشرفت های شما در زندگی، با بهبود بخشیدن به تصویرهای ذهنی شروع میشود.

هرچه خود را در درون تان ببینید، در دنیای خاج همان خواهید بود.

ادامه دارد…


 نظر دهید »

عشق و صمیمیت

11 مهر 1392 توسط مدرسه علمیه الزهرا س محمود آباد

صمیمیت در شیوه ارتباط برقرار کردن مشخص می شود؛ اینکه زن و مرد وقت های خالی خود را چگونه باهم می گذرانند.

آیا زمان هایی را به صورت اختصاصی برای همدیگر می گذارند یا اینکه تفریحشان بیشتر با دوستان شان است؟  چه فعالیت های مشترکی انجام می دهند و در مورد چه چیزهایی با هم صحبت میکنند؟ آیا صحبت های مشترک هنوز جذایبت و تازگی دارد یا تکراری شده است؟ چقدر حرف برای گفتن دارند؟ آیا در مورد مسایل شخصی خود صحبت می کنند یا فقط در مورد مسایل مهمی مانند فوتبال و سیاست حرف می زنند؟ آیا صحبت های شخصی شان مربوط به مسایل خودشان است یا بیشتر در مورد بچه ها حرف می زنند؟ وقتی می خواهند در مورد مسایل شخصی صحبت کنند، چقد خود افشا گری می کنند؟ چقدر حاضرند در مورد ضعف های خود بگویند یا برعکس چقدر می خواهند خود را قوی نشان دهند؟ چقدر همدیگر را قبول دارند؟ چقدر بهم افتخار می کنند؟

صمیمیت جنبه ای بسیار مهم و تاثیر گذار در رابطه است. رویه ظاهری آن هم مهم نیست. اینکه زن و شوهر با چهره ای صمیمی در مهمانی ها حضور پیدا کنند یا عکس های صمیمی در مسافرت هایشان بگیرند، نشانه صمیمیت نیست. صمیمیت، مفهومی عمیق تر دارد.

صمیمیت است که یک رابطه را معنادار و منحصر بفرد می کند. صمیمیت نوعی نمایش نیست، بلکه به معنای واقعی فهمیدن و فهمیده شدن است. شرایط امنی است که زن و مرد بدون ترس از قضاوت یا طرد شدن از طرف دیگری، به عمیق ترین ضعف های درونی شان اعتراف کنند، طرف مقابل را محرم بدانند و در پی ساختن تندیسی دروغین از خودشان در ذهن دیگری نباشند. اینجاست که رابطه منحصر بفرد می شود. اگر بنا به نقش بازی کردن باشد که هر فرد دیگریمی تواند می تواند جایگزین شود.

بسیاری از افراد متاهل دوست صمیمی شان را همکلاسی قدیمی شان            

یا فرزندانشان می دانند و همسرشان را به چشم همسر می بینند،                    

نه دوستی صمیمی که بتوان با او چای نوشید و عقده دل گشود.

همه رابطه ها در معرض خطر از بین رفتن صمیمیت در گذر زمان هستند. شکافی که اگر ایجاد شد، به سادگی پر نمی شود.

صمیمیت را باید در محیط امن خانه ایجاد کرد. پس از برگشت به خانه، به دنبال یک روز پر مشغله کاری، بهتر است ارتباط با بیرون قطع و به اصل زندگی پرداخته شود. باید جریان طبیعی زندگی با تمام بی اهمیتی ظاهری اش جدی گرفته شود. واقعیت این است که بخش قابل توجه مهمی از زندگی ما شخصی است؛ بخشی که با پررنگ شدن جنبه های بیرونی روز به روز کمرنگ تر می شود و تهدیدی جدی برای روابط صمیمانه است.

منبع: روزنامه افق حوزه(ضمیمه هفته نامه افق حوزه، بخش افق خانواده)

 1 نظر

گام هایی برای این که فردی دوست داشتنی شویم !

01 مهر 1392 توسط مدرسه علمیه الزهرا س محمود آباد

همواره مشکل بسیاری از مردم این است که نمی دانند روابط خود را با دیگران بر چه اساسی بنا کنند تا به محبوبیت برسند، حتی برخی راه را به بیراه می روند و برای محبوب شدن به کارهای ناپسندی مانند چاپلوسی و تملق روی می آورند. در این مطلب می خواهیم درباره محبوبیت سخن بگوئیم؛ اما محبوبیت سالم. اگر دلتان می خواهد که با دیگران روابط حسنه برقرار کنید و یقین داشته باشید که آن ها هم واقعاً دوستتان دارند، حتما این مطالب را بخوانید.

قبل از هر چیز بدانید کسانی که جذاب و محبوب هستند لزوماً صورت زیبائی ندارند. جذابیت، چیزی غیر از زیبائی است. شخص می تواند صورت زیبایی نداشته باشداما بسیار جذاب و محبوب باشد و برعکس می تواند بسیار زیبا باشد اما اصلاً جذاب و محبوب نباشد.

جذابیت و گیرایی یک ویژگی کاملاً اکتسابی است و به راحتی می توانیم صاحب آن باشیم فقط کافی است تا با اصولی آشنا شویم، این اصول را قلباً بپذیریم و سپس صادقانه آن ها را به کار ببندبم:

- اگر می خواهید مردم دوستتان بدارند، اصل نخست این است: دیگران را واقعاً دوست داشته باشید.

- خوش اخلاق و با نشاط باشید و همیشه لبخند را زینت چهره خود کنید. اعمال، بلندتر از کلمات حرف می زنند و یک تبسم و لبخند به طرف مقابل می گوید: “من دوستت دارم. تو مرا خوشحال می کنی. از ملاقاتت خوشحالم. به تجربه ثابت شده است که آدم های خوش اخلاق و پرشور شوق، بیش از افراد سرد و بی حال، افراد را به خود جلب می سازند. هنگامی که به خاطرات پررنگمان با آشنایان مراجعه می کنیم؛ افراد مهربان و خوش اخلاق، از ماندگارترین شخصیت ها هستند. در عین حال زیاد شوخی نکنید. شوخی فراوان از انرژی ذهنی و جذابیت شما می کاهد.

- دست و پا به خیر باشید و صادقانه به دیگران کمک کنید و کار آن ها را راه بیاندازید. خواسته های دیگران را درک کنید و صمیمانه بکوشید خود را به جای دیگران قرار دهید. مردم تشنه همدردی و غمخواری و محبت هستند. اگر این لطف را از آن ها دریغ نکنید تا حد پرستش دوستتان خواهند داشت.

- همواره ظاهری آراسته و در عین حال ساده داشته باشید و تمیز و مرتب باشید. اهمیت این کار در این است که افراد در نخستین برخورد، از روی ظاهر ما درباره مان داوری می کنند و اگر ظاهر ما زننده باشد ممکن است این زحمت را به خود ندهند که با ما معاشرت کنند تا بعداً پی به شخصیت جالب ما ببرند. نامرتب بودن، حتی حرف های قشنگ، مثبت و تاثیرگذار شما را ضایع می کند.

- فروتنی یکی از شرایط اساسی کسب محبوبیت است. یک فرد بزرگ، بزرگی خود را به وسیله طرز سلوکش با افراد کوچک نشان می دهد. کسانی که خودخواه هستند و پیوسته از برتری های خیالی و یا حتی واقعی خود حرف می زنند و به آن ها می بالند کمتر ممکن است مردمان محبوبی باشند؛ پس بیش از اندازه از موفقیت های خود دم نزنید و تا آن جا که ممکن است پیروزی ها را ساده برگزاز کنید.

- گفتار و کردار باید یکی باشد. در واقع هر آنچه می گوئیم وبه آن اعتقاد داریم در عمل و رفتارمان نیز هویدا باشد.

- صداقت و یکی بودن ظاهر و باطن در محبوبیت تاثیر بسیار مهمی دارد. یکی از مواردی که عدم صداقت را نشان می دهد زمانی است که پشت سر دیگران غیبت کنیم یعنی در غیابشان چیزی بگوییم که در حضورشان نمی گوئیم. غیبت، دشمن شماره یک محبوبیت است.

- افراد باید به راز داری شما ایمان داشته باشند. وقتی که از شما خواهش می کنند که رازشان را فاش نسازید جداً و صمیمانه از این کار خودداری کنید.

- شنونده خوبی باشید و اجازه بدهید دیگران بیشتر حرف بزنند. غالباً افراد به اشتباه برای این که جذاب تر شوند، بیشتر شلوغ می کنند و به خطا می روند.

- بحث و جدل نکنید. بهترین راه پیروزی در مباحثات، خودداری از وارد شدن در بحث است. همیشه برای این که بهترین نتیجه را از بحث و مجادله بگیرید، سعی کنید از شرکت در آن بپرهیزید.

- به عقاید دیگران و باورها و علایق آن ها احترام بگذارید.

- در صورت اشتباه و خطا، بدون طفره ، با قاطعیت به آن اعتراف کنید و اعتماد به نفس داشته باشید و بدانید که ” انسان جایزالخطاست “.

- نرم و ملایم سخن بگوید. هنگامی که نرم و ملایم صحبت می کنید افراد را جذب خود می کنید و به راحتی می توانید روی آن ها تاثیر بگذارید. آدم های خشن و داد وبیدادی، افراد مناسبی برای اطمینان کردن نیستند.

- به خاطر داشته باشید که نام نیک یک شخص برای او شیرین ترین و مهم ترین صدا در کلیه زبان هاست؛ پس افرادی را که می توانید، به نام صدا بزنید و با آن ها احساس نزدیکی کنید.

- سعی کنید از راه های مناسبی برای کسب آرامش استفاده کنید تا دیگران برای شریک شدن در آرامش تان به سوی شما بیایند.

 نظر دهید »

نکته هایی درباره تربیت کودکان

23 شهریور 1392 توسط مدرسه علمیه الزهرا س محمود آباد

کودک انسان؛ پیش از آن که زبان به کلام بگشاید، زبان رفتار را می فهمد؛ پیش از آن که با مشاهده چشم از ما آگاه شود، با مخابره دل از وجود ما نقش می گیرد و پیش از آن که شنونده پیام های لفظی و عمدی ما باشد، تماشاگر رفتار طبیعی و غیر عمدی ما است؛ از این رو گاهی نقش والدین در تربیت بیش از آن که هشیارانه، پنهان، غیر مستقیم و غیرعمدی است.

گشودگی ذهن و دل

ذهن گشوده، اخلاق پذیرا، دل مهربان و باصفا، دریچه هایی هستند که وجود ما را به جهان، و جهان را به وجود ما راه می دهند؛ این گشایش و رهایش از جانب والدین به فرزندان منتقل می شود.

کوچک بزرگ

لزومی ندارد که فرزند خود را همواره به انجام دادن کارهای “بزرگ” وادار کنیم؛ کافی است به فعالیت و پیشرفت علاقه داشته باشد؛ حتی برای انجام دادن کاری “کوچک".

گودال “بودن” و “شدن”

ریشه بیشتر نا امنی ها، اضطراب ها، تضاد ورزی ها، حساسیت ها و بی قراری ها ی کودک به آن دلیل است که بین آنچه “هست” ، آنچه ” می خواهد باشد ” و آنچه ” می خواهد بشود” بسیار فاصله هست. این تفاوت ناشی از بی توجهی والدین به ” خود واقعی کودک ” است.

حس عبادت

عبادت، و در راس آن، اقامه نماز، شکوه حضور در نزد معبود است. برای شکوفا شدن هر چه بیش تر در نزد قدرت بی نهایت… ااین حس عبادت با حس والدین در هنگام عبادت به کودک القا می شود؛ بدون حرف، صوت، اصرار و اجبار.

نیک های بدنما

_ “چالش” های زندگی” روح ما را صیقل می دهد.

_ “رنج” های زندگی” زوایای پنهان وجود ما را آشکار می کند.

_ “ناکامی” های زندگی، بردباری ما را بیشتر میکند.

بنابراین

_ همه این ناستودنی ها،ستودنی هستند.

_ همه اینتلخی ها واجد شیرینی هستند.

_ همه این نیک های بدنما، خود عامل رشد، پختگی و شکوفایی هستند.

بیرون و اندرون

کودک ” وابسته “، با اتکا به تعریف و تمجید دیگران مسرور می شود ” مستقل ” ، با سرمایه های درونی خود شاداب می شود. والدین کدام یک از این دو نوع ویژگی را به فرزندان خود القا می کند؟

چگونگی و چیستی پیام

هنگامی که نصیحت های نیک والدین به فرزندانشان کارساز نیست، اشکال کار از محتوای نصیحت نیست. شاید از شکل گفتن و چگونگی انتقال و کیفیت بیان آن باشد؛ زیرا هنگام پند و اندرز، ” چگونه ” گفتن بسیار مهم تر از ” چه ” گفتن است.

اکسیر زهر و شهد

کیمیاگری در زندگی، قدرت و مهارت خاص می خواهد که اصل و اساس تربیت حکیمانه است.

تبدیل درد و رنج به آگاهی، و تبدیل تهدید ها و خطرها به فرصت های سازنده ، هنری است که فقط تربیت یافتگان اهل معنا از آن برخورددارند.

مربیان نامرئی

طبیعت و حوادث آن “مربیان نامرئی ” هستند که نمی توان قواعد آن را از پیش تعیین کرد و محدوده ی آن را در نقشه ذهنی مشخص کرد. چشم گشودن به واقعیت، بهرا گرفتن از نشانه ها و جلوه های آن بهترین منابع تربیتی برای رشد و توسعه شخصیت کودک است.

عوامل درون زا و برون زا

فرزندان ما همواره از دو عامل درونی (انگیزه ها و هیجان ها) و بیرونی (حوادث و وقایع طبیعی) تاثیر می پذیرند. آن کس که توان غلبه دادن عوامل درونی را بر عوامل بیرونی داشته باشد، بر سرنوشت خویش حاکم خواهد شد. این توانایی از همان سال های نخست زندگی آموزش داده می شود.

راهنمایی و راهیابی

وظیفه والدین، تنها آشنا کردن کودکان به حقایق زندگی نیست ، بلکه نشان دادن راه های رسیدن به حقایق نیز است تا آن ها خود به کشف معنا و مفهوم فضیلت زندگی دست یابند.



 نظر دهید »

چرا کودکم دروغ می گوید؟(قسمت دوم، آخر)

21 شهریور 1392 توسط مدرسه علمیه الزهرا س محمود آباد

چه باید کرد؟

مطمئنا شما نمی خواهید دروغگویی را در فرزندانتان تقویت کنید، پس بهتر است با این رفتارهای او که تا 4سالگی طبیعی است_ منطقی برخورد کنید.به او اجازه بدهید داستان پردازی کند و بعد با بیانی ساده، مرز بین واقعیت و تخیل را مشخص کنید.

حتی زمانی که برایش قصه می خوانید یا کارتون می بینید هم می توانید این کار را بکنید و مثلا به او بگویید خیلی از وقایعی که در کارتون می بینید امکان وقوع ندارد:  مثلا سوپرمن در کارتون ها و افسانه ها وجود دارد، ولی انسان قادر به پرواز کردن نیست. با عکس العمل های تند، باعث دروغگویی کودک نشوید. وقتی با لحن تهاجمی از کودک درباره کار بدش توضیح می خواهی، در حقیقت کودک را به سمت دروغ گفتن سوق می دهید؛ زیرا او به سبب ترس از راستگویی یا برای رهایی از تنبیه و مجازات ، دروغ گفتن را انتخاب می کند.

در این شرایط، حتی راستگوترین کودکان هم دروغ می گویند و هر قدر ترس از مجازات بیشتر باشد، اصرار کودک در دروغ بیشتر خواهد بود.

هیچ وقت کودک را متهم نکنید و به جای سوال های مستقیم بهتر است در لفافه حرف بزنید تا کودک به جای انکار دست به اعتراف بزند؛ مثلا: ” نمی دونم کی این شیشه شیر رو زمین ریخته! کاش بیاد و کمکم کنه با هم تمیزش کنیم"!

استفاده از جملات خبری هم کارآمدتر از توضیح خواستن های پی در پی است. مثلا به جای اینکه با لحن تهاجمی از کودک بپرسید ” کی شیشه شیر رو روی زمین ریخته؟ تو بودی؟ “  بهتر است جمله خبری به کار ببرید و موضوع را این گونه مطرح کنید: ” از دستت ناراحت شدم چون مواظب نبودی و شیشه شیر رو انداختی زمین!”

قوانین خشک و سخت و تکالیف سنگین و توقع بیش از حد از کودک سه چهار ساله را در خانه فراموش کنید، چون ممکن است کودک شما را سر در گم کند و نتواند آنها را دنبال کند و برای اینکه شما را نا امید نکرده باشد، دست به دامن دروغ بشود.

تنبیه و پاداش مجزایی برای دروغگویی و راستگویی در نظر بگیرید،اما تنبیه نباید آن قدر شدید باشد که برای رهایی از آن کودک دروغ بگوید.برای جلوگیری از از دروغگویی کودک، الگوی رفتاری خوبی برای او باشید.

 کودکان بسیاری از آموزش ها را به صورت تقلیدی از اطرافیان یاد می گیرند و والدین نخستین کسانی هستند که کودک از آنها تقلید می کند.

 نظر دهید »

چرا کودکم دروغ می گوید؟(قسمت اول)

20 شهریور 1392 توسط مدرسه علمیه الزهرا س محمود آباد

همه ما گاهی ممکن است دروغ بگویم و با تغییر واقعیت، سعی در توجیه رفتارهایمان داریم؛ اما اگر دروغ کوچکی از کودکمان بشنویم، به شدت آزرده و عصبانی می شویم؛ اما حقیقت این است که تا 3 یا 4 سالگی کودکان واقعا نمی دانند دروغ چیست و تشخیص مرز بین واقعیت و خیال برایشان مشکل است. در این سنین دروغگویی با سنین بالاتر متفاوت است: کودکانمان در دوره نوپایی واقعا دروغ نمی گویند، بلکه آنچه ما از آنها می شنویم و ” دروغ ” می نامیم، ممکن است دلایل مختلفی داشته باشد:

اول اینکه ممکن است آنها در این سن قوه تخیل قوی داشته باشند و در واقع در دنیای آنها واقعیت و تخیل درهم تنیده و ممکن است کودک هر آنچه را که به ذهنش می رسد به زبان بیاورد. خلق داستان های تخیلی و به ظاهر دروغین یک کودک دو سه ساله، نمایانگر قدرت خلاقیت ذهن کودک است.

دلیل دیگر ممکن است فراموشی باشد، وقتی کودک 2 ساله روی دیوار خط خطی می کند و بعد می گوید که کار او نیست، دروغ نمی گوید. او واقعا به یاد نمی آورد که این کار را کرده باشد یا برای او مهم نیست که چه کسی عروسکش را بر داشته است، تنها چیزی که می داند این است که آن عروسک را می خواهد و ممکن است اولین اسمی را که به ذهنش می آید به زبان بیاورد. او دروغ نمی گوید، فقط حافظه کوتاهی دارد و به خوبی نمی تواند وقایع را به خاطر بسپارد.

دلیل سوم چیزی است که در علم روان شناسی کودک از آن به عنوان ” سندرم فرشته ” یاد می کنند. کودکان تا 4 سالگی براساس خوشنودی والدینشان رفتار می کنند؛ یعنی هر کاری که مادر و پدر را خوشحال کند، خوب و هر کاری که آنها را عصبانی کند بد است.

بنابراین هیچ تعجب نکنید که کودکتان با لب و دهان آغشته به مربا، مستقیم به شما نگاه کند و بگوید اصلا روحش از وجود مربا خبر ندارد؛ یا مثلا کودک فکر می کند اگر به مادر بگوید شیشه شیر را به زمین ریخته است مادرش عصبانی می شود. سپس بهتر است بگوید که او شیر را زمین نریخته یا شاید تقصیر را گردن دوست خیالیش بیندازد. او دروغ به معنای واقعیش را نمی شناسد، بلکه تنها سعی دارد طوری رفتار کند که والدینش خشنود باشند.

تا حدود 7 سالگی، کودکان واقعا دروغ را نمی شناسند و مرز بین حقیقت، دروغ و افسانه برایشان بی معناست و از این سن به بعد است که با تشخیص بد بودن این رفتار، دروغگویی ممکن است به ویژگی شخصیتی تبدیل شود.

ادامه دارد

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

مدرسه علمیه الزهرا (سلام الله علیها) محمودآباد

مدرسه علمیه الزهرا(سلام الله علیها) شهرستان محمودآباد، از مدارس علمیه استان مازندران بوده و از سال 1390 شروع به فعالیت نموده است.

جستجو

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟